۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

تفاوتها

1.دوستی دارم که انتخاب کرده کار نکند و خانه نشین باشد و به کار مورد علاقه اش-که شاید درآمد مالی چندانی در آن نباشد- بچسبد.
2.دوست دیگری دارم که همکارم در شرکت است.امروز می گفت که هزینه خرید عیدش حدود بیست هزار تومان از بقیه بیشتر بوده و دلیلش این بوده که شرکت به کسانی که رتبه شغلی ده به بالا دارند مبلغ بیشتری هزینه خرید عید می دهد. او تنها کسی است که در مجموعه ما موفق شده به رتبه ده برسد.
3.راستش ایده تکراری برای فکر کردن است.واقعیت زندگی این است که باید هر کسی پیش خودش تصمیم بگیرد زندگی اش چه کیفیتی داشته باشد.اینکه آن دوستت اینطور است و این یکی اینطور ربطی به تو ندارد.می توانی آنها را نگاه کنی اما باید در نهایت انتخاب خودت را داشته باشی.وقتی دوستم این را به من گفت من حتی یادم نمی آمد رتبه ام در شرکت چیست.مسیر و برنامه های خودم را انتخاب کرده ام.اما راستش برای چند دقیقه ای در فکر رفتم.به هر حال او مزیتی به دست آورده بود.داشتم باز هم فکر می کردم چقدر سخت است از مقایسه رها شوی.چقدر سخت است زندگی خودت را داشته باشی.دنبال چیزهایی که خود خودت دوست داری و حالش را ببری.ولی راه همین است.

۱ نظر:

فاطمه گفت...

سلام.متن جالبی بود,این مشکلیه که مردم ایران خیلی درگیرشن.ولی من مدتهاست دارم سعی میکنم ازش رها بشم و از زندگیم لذت ببرم بدون اینکه اونو با زندگی بقیه مقایسه کنم