۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

صبوری

یکی از لذتهای و جان افزا این است که مدتها روی موضوعی کار کنی،آرام آرام آن را به پیش ببری.نترسی از اینکه نمی دانی نتیجه اش چه خواهد شد. لازمه اش شاید این باشد که از خود آن کار راضی باشی و لذت ببری و کارت را ادامه دهی. این با سکوت کار کردن حس خاص خودش را دارد. روزی برسد که نتیجه کار در آید، موفق شوی. قبلا برای کنکور سراسری آن را تجربه کرده بودم. چند روز پیش یکی از همکاران سابق کنکور ارشد را با رتبه عالی طی کرد. صمیمانه به او تبریک گفتم و مطمئنم این حسش تجربه مشترک ما شده است. دیروز یک بار دیگر اتفاق افتاد. سه سال و نیم پیش داستان نویسی را شروع کردم.شانس این را داشتم که دوستان عاشق ادبیاتی کارهایم را بخوانند و اصلاح کنند. برایم جالب بود که از همان اول و در تمام این سالها بدون بالا و پایین با ریتم آهسته و پیوسته ای کار را به پیش بردم(راستش با خودم فکر کرده ام این یک فرایند 40 ساله است و  4سال بعد  هنوز ابتدای راه است ) مثل یک پروژه بلند و دیروز اولین جایزه را در داستان نویسی بردم.جایزه اول پنجمین جشنواره شعر و داستان خوزستان.داشتم فکر می کردم بزرگان هر رشته ارزش کارشان به عمری گذراندن در آن راه است.

۱۴ نظر:

اردیبهشت گفت...

تبریک.
لیاقتش رو داشتی.

امير عسکری گفت...

ممنون لطف داری.بابتش خوشحالم.راه درازی باقیست.

الهام گفت...

افرین تبریک میگم
پشتکارت عالیه
اگه من شروعم عین تو بود اصلا ادامه نمی دادم
شوخی کردم هنوز هم فکر می کنم اولین داستانی که ازت خوندم موضوع خوبی داشت. جمله بندیهاش که فوق العاده بودن.
شقایق های زیر پل سفید که من هیچوقت ندیدمشون

مسعود گفت...

موفقیت ات را تبریک می گویم.
لطفا اگر اشکالی ندارد داستان مورد نظر را بفرست من هم بخوانم.
ایمیل را گذاشته ام.

امير عسکری گفت...

متاسفانه قول داده داده ام داستان در وب منتشر نشود.به زودی همه آثار برگزیده در کتابی منتشر می شود.

همکار سابق که بالا بهش اشاره کردی گفت...

تبریک میگم . قلمت رو دوست دارم و به هوش و استعدادت ایمان دارم.به هر حال نزدیک به 4 سال با هم همکار بودیم .البته متاسفانه به این وبلاگ تابه حال سر نزده بودم ولی جسته و گریخته با قلمت آشنایی دارم. امیدوارم اگه دوست داری داستان نویسی رو ادامه بدی حتما موفق باشی. راستی من میتونم یک نسخه از داستانی که جایزه برد رو داشته باشم؟؟

شیوا (همکار سابق) گفت...

اوه من کامنت های بالا رو نخونده بودم . پس من هم منتظر انتشار کتاب می مونم.فقط خبرش از خود شما در همین وبلاگ .

شیوا گفت...

راستی یه چیز دیگه ، من از به کار بردن کلمه همکار سابق بدجوری دلم میگیره .راستش خیلی دوست داشتم هنوز همکار جاری بودم ، نه همکار سابق.
اولین باره که به این وبلاگ میام ولی ظاهرا به اندازه تمام عمرم نظر گذاشتم :-)

امير عسکری گفت...

همکار ان شاالله آینده،شیوا خانم،امیدوارم هر جا هستی موفق و شاد باشی و همچنان پیروز.

فروغ گفت...

ای ول پسر گل کاشتی. امیدوارم همبشه موفق باشی

bahar گفت...

مبارک باشه ... انشالله در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی ...

امير عسکری گفت...

فروغ خانم ممنون.لطف داری.
بهار خانم از شما هم ممنون.روزی همه جوونها!;)

ناشناس گفت...

He that makes a good war makes a good peace.


--------------
Paris Polytechnic School

ناشناس گفت...

Never underestimate your power to change yourself!

-----------------------------------