۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

عشق بازی با لذتها به جای لذت بردن از عشق بازی

دیشب توی قطار تا دوازه شب بیدار ماندم به دیدن Eat Pray Love .
از آن فیلمهایی که خوراک من است برای ایده در آوردن از آن و شعار دادن.نیمه اول فیلم به نظرم طلایی است.یا حداقل هوشمندانه.عشق بازی با غذا خوردن با آن همنوایی تصاویر و نواها. هوشمندانه از پس ارائه یک تصویر متفاوت از لذت بردن بر آمده است.حرفهایی که این فیلم در مورد رابطه دارد مثل مجموعه ای از حرفهای خوب و مفید است که در یک بسته شیک جمع شده است و به یک باره به مشتری تحویل داده می شود بنابراین گفتن بخشی از آنها شاید بیهوده باشد.شخصا بسیار لذت بردم از نمایش عشق بازی با لذت بلعیدن.شاید مفهومی که در ورای این نمایش بتوان دیدن همین جمله است:عشق بازی با لذت.به جای لذت بردن از عشق بازی.به علاوه یک مزیت فرعی و کم اهمیت تر فیلم: نمایش اتفاقات از طرف بی رحم ِ پایان یک رابطه عاشقانه،کسی که به ظاهر ستمکار است در این جدایی.نیمه دوم فیلم اما فقط یک عاشقانه تمام و کمال هالیوودی است که از همان ابتدا بوی تکراری خوشبختی در فیلمهای هالیوودی در آن حس می شود گرچه توفیق یافته اجرایی نسبتا دیدنی داشته باشد.
راستش میانه های فیلم داشتم فکر می کردم تناسب بین پذیرفتن مسئولیتهای انسانی با به دنبال راه شخصی رفتن و کامیابی شخصی چیست؟

هیچ نظری موجود نیست: