کسی می گوید:"اگر عاشق کسی باشی و تو را ناکام بگذارد، حتما از او درخواست ازدواج می کنی." این حرف را قبول داری؟کمی فکر کنیم...
چند مسئله!دقیقا عاشق چه؟از عشقت چه می خوای؟ناکام یعنی چه؟سالها قبل چند باری درخواست ازدواج کرده ام.آن روزها تازه داشتم خودم را به عنوان یک آدم مستقل پیدا می کردم، شیفته عشق بودم و تا دلم می خواست با کسی همنشین باشم فکر می کردم باید عاشقش باشم و با او ازدواج کنم.امروز،بعد از گدشت نزدیک ده سال، راستش به دست آوردن را راه حل هیچ چیز نمی دانم. زندگی کردن کنار هم،لذت بردن از حضور هم،دیدار روی دوست داشتنی اش،هیچ کدام از اینها ربطی به داشتن آن آدم ندارد.کامیابی از یک نفر را نمی شود با ازدواج با او خرید. کامیابی خریدنی نیست. وسوسه داشتن او، ترس از دست دادنش است، دور زدن مسئله و راه حل های جعلی پیدا کردن است.
اما اینکه ازدواج و از طریق آن فرزند داشتن، کامل کننده زندگی یک انسان است، آن را قبول دارم.اما فکر می کنم همانطور که عشق متعالی و بالنده در گرو کنترل و درک احساساتی مثل حس "خواست مالکیت" است،ازدواج هوشمندانه هم در گرو تفکر درست در زمانبندی و تنظیم انتظارات از آن است.
۳ نظر:
سلام
به نظر منم ازدواج بی معنی ی
جالب بود
ادم کن
فعلا
وای ملخ تو چرا با من ازدواج نمی کنی ؟
خواهش می کنم . خواهش می کنم .(پسر در دلش گریه می کند و بعد یه بیلاخ برای ملخ می کشد )کون لق ت ت ت ت.
چه با حال گفتی کون لق ت ت ت باشه باهات ازدواج می کنم.عاشقتم اصلن پسر یه ماچ بده .
*شایان ذکر است قطعه بالا ذهنیت یک پسر
است در فیلم« بیا عاشقم کن ملخ جان» !
ملخ عزیز،ملخ گرامی،ادب،اینجا خانواده رد میشه.ممکنه ملخ رد بشه و قلب کوچولوش آزار ببینه.
ارسال یک نظر