گاهی فکر می کردم چرا بعضی(اغلب قریب به اتفاق) مردها رو که می بینی، حتی اگه برای خودشون خیلی جاها(شغل یا بین دوستان یا هر جا) کسی باشند و عقل کل، وقتی کنار زنی زندگی می کنند به نظر می رسد مقهور فکر و برنامه ریزی خانم می شوند. الان فکر می کردم شاید دلیلش این باشه که زنها دارای هزار جور مسئله و ملاحظه و نکته در تصمیم گیری و عقل ورزی هستند که اگر مسئله، یک انتخاب برای امری مشترک باشد لحاظ کردن همه آنها کنار هم برای یک مرد کاملا غیر ممکن است و فقط از خودِ همان زن برمی آید. به نظر می رسد همه مردهای دچار چنین وضعیتی می توانند با فکر کردن به همین نکته کمی تسلی یابند.
پی نوشت:فقط می ماند راه حلش؟
۲ نظر:
راه حلش مشخصه :D
می گذریم:
از عکس هایی که که هیچ وقت یاد من نمی افتی،
کنار جاذبه ای که از دهان سیب تلخ تر شده،
هوس کرده اند چترهایی که از سر باران باز شده اند،
سهم خود را از ابر بگیرند،
اما این خیابان فقط،
در شب هایی که ناشناسی یک سگ در نیمه کوچه اش پارس می کند،
چراغ کم ندارد
ارسال یک نظر