۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

یک گفتگو در بیگ بنگ

1.خیلی جالب است.آیا شما کسی را در محیط اطراف خود می شناسید که از اینکه بسیار با وجدان و با انرژی در شغلش کار می کند و تمام انرژی و تمرکزش روی کار است افتخار کند؟
2.عدم جدیت و یا تنبلی و یا کندی در عمل چیز اصلا عجیبی نیست ها.اتفاقا خیلی بی تعارف و خجالت باید بپذیریم اغلب ما(تقریبا همه ما) درگیر آن هستیم.
3.اینکه فکر کنی من با بقیه فرق دارم، من را جور دیگر می شود دید، من چیزی بیشتر از بقیه می توانم باشم همه به نشانه های عینی نیاز دارند. بد نیست گاهی آدم به دیگران نگاه کند و ببیند آنها چطور خودشان و دنیا را نگاه می کنند. تا حالا با کسی دیدار نکرده ام که فکر نکند من یه چیز دیگه ام ها!!!البته غیر از خودم که دیروز از خواب ظهر بیدار شدم و بلافاصله فکر کردم من همیشه یک آدم با هوش کاملا معمولی بوده ام!(تحت تاثیر سریال Big Band theory  هستم.)

پی نوشت:چند روزی است فکر می کنم سریال Big Band Theory برای کسانی کاملا لذت بخش است که روزگاری توهم این را داشته اند که در عالم هوش و معلومات برای خود کسی هستند.(نه برای کسانی که الان فکر می کنند هستند یا برای آنها که فکر می کنند هرگز نبوده اند.)

هیچ نظری موجود نیست: