دروغ چرا!امروز داشتم با سرعت تمام میومدم سرکار.ساعت 8:30 از قطار پیاده شدم.سریع تاکسی گرفتم برای خونه.حمام،صبحانه،تعویض لباس و پریدم توی ماشینم به سمت شرکت. درست وقتی میدون یکی مونده به آخر رو رد کردم دیدم سرعتم رسیده به هشتاد و پنج و بادی تند از کنار و جلو به ماشین می زد. صدای باد، بلند شده بود. یه لحظه وقتی باد زد توی صورتم تنم و دلم لرزید، فکر کردم من چقدر تنهام، اگه همینجا ماشین چپ کنه چه کسی و چه موقع خواهد فهمید؟ راستش حس لذت هم داشتم. داشتم فکر می کردم بیام اینجا بنویسم تمام این حسها را. ولی بعدش فکر کردم شاید یکی بهم بگه بابا تو چقدر مشغول خودتی!فکر کردی تنها تنهای دنیا خودتی؟ خب بعدش گفتم باشه نمی نویسم. ولی همین الان این شعره رو دیدم و فکر کردم بخش بزرگی از حسم رو انتقال میده:
غ...
غاری یک نفره ام
در طبقه ی دوم آپارتمانی
در محله ای شلوغ
صبح ها
بیرون می زنم از خودم
دنبال کوهی
که جا برای غاری یک نفره داشته باشد
شب ها
بر می گردم به خودم
آتش روشن می کنم
و روی دیواره هایم
طرحی می کشم
از معشوقه ای
که ندارم
http://varan.blogfa.com/post-226.aspx
پی نوشت:راستش چند روزی هم هست دارم به این فکر می کنم کاش می شد با یکی دیگه زندگی می کردم با همه مزایایی که الان،تنهایی، دارم!خب مسلما نمیشه!؟!
پی نوشت2:خواستم شعر رو عوض نکنم و گرنه بعضی جاهاش در مورد من نیست.راستش این روزها حسم اینه که به جای طرح معشوقه نداشته کشیدن گاه به گاه وسوسه میشم عکس یکی رو بزرگتر پرینت کنم بزنم دیوار و گاهی نگاهش کنم!
غ...
غاری یک نفره ام
در طبقه ی دوم آپارتمانی
در محله ای شلوغ
صبح ها
بیرون می زنم از خودم
دنبال کوهی
که جا برای غاری یک نفره داشته باشد
شب ها
بر می گردم به خودم
آتش روشن می کنم
و روی دیواره هایم
طرحی می کشم
از معشوقه ای
که ندارم
http://varan.blogfa.com/post-226.aspx
پی نوشت:راستش چند روزی هم هست دارم به این فکر می کنم کاش می شد با یکی دیگه زندگی می کردم با همه مزایایی که الان،تنهایی، دارم!خب مسلما نمیشه!؟!
پی نوشت2:خواستم شعر رو عوض نکنم و گرنه بعضی جاهاش در مورد من نیست.راستش این روزها حسم اینه که به جای طرح معشوقه نداشته کشیدن گاه به گاه وسوسه میشم عکس یکی رو بزرگتر پرینت کنم بزنم دیوار و گاهی نگاهش کنم!
۲۲ نظر:
این از اون پست هایی بود که دوست داشتم. یه گولّه احساس بود واسه ی خودش.
ولی فکر کن دو نفر در کنار هم باشن در حالیکه هر کدوم انتظار داره تنها باشه. فلسفه ی در کنار هم بودن به کلی زیر سؤال می ره.
ey daade bidaad. Baaz dobaare PAEEZE barg riz oomad. In ye FENJOON NESKAAFEye garm, nemidoonam cheraa faghat paeez, tanhaaye az galooye Adam paaeen nemire.!!
من کاری ندارم آ ولی این جوجه سبز خیلی کلیشه ای حرف می زنه . شاید معلم دبستان باشه ؟
kash moalem boodam va ey kash moaleme dabestane SHOMA boodam.
جوجه باز خوش به حال تو كه مي توني آخر شب با صحبت با خدا و خلوت كردن باهاش از تنهايي در آي، نسكافه هم تو اون حال خواهد چسبيد:دي
(امير به مولا هويتم همين عدده:دي)
پرسیدی چه کتابی خریدم .
از هاروکی موراکامی(نویسنده ی کافکا در کرانه) دو تا کتاب خریدم به این اسامی :
1- دیدن دختر صد در صد دلخواه در یک صبحزیبای ماه آوریل
2- وقتی از دو حرف می زنم، از چه چیزی حرف می زنم؟
البته به دنبال یه کتاب دیگه هم از کوبوآبه (نویسنده ی زن در ریگ روان و تجاوز قانونی) بودم که چیزی پیدا نکردم.
اگه از کوبوآبه نخوندی، حتماً در اولین فرصت، تجاوز قانونی رو بخون. از اون خط فکری هاییه که باید فهمیده بشه.
خوشم اومد. از كجاش رو نميگم. بعد از مدتها اولين پستي كه خوندم اين بود.خيلي خوبه كه مينويسي. اين يعني هستي و تو اين آشفته بازار ميدوني كي هستي
ناشناس1 خوشحالم که برگشتی ولی امیدوارم تو هم وقتی جوجه سبز گرامی جوابت رو میده خوشحال بمونی!;)
سمیه جان شاید راستی می گی.امروز کمتر از خودم و بقیه می پرسم:"با زندگیمون چه کنیم؟!"
naashenaase 1aziz. Too zendegit har kaari mikoni, bokon. Faghat Movaazeb baash,esmet bad dar nare.!!!!!
naashenaase 1aziz. Too zendegit har kaari mikoni, bokon. Faghat Movaazeb baash,esmet bad dar nare.!!!!!
امير جان مزيت صحبت شبانه با خدا همراه نسکافه همينه ها.مي شه در مورد همه ناشناس هاي عالم نظر داد و راهنماييشون کرد;)
naashenaase1 aziz. Nagerefti dige. Maajeraaye dar o divaar o shenidi taa haalaa. Amir askari ,baavar kon nemikhaastam in dafe keshesh bedam. Vali mibini ke nemizaaran.
جوجه عزیز ماجرای در و دیوار چیه؟به منم بگید وارد بحث شم!:((
ناشناس1 عزیز این حرفها چیه.قضاوت نکردن و نظر ندادن در مورد دیگران حداقل نتیجه ایه که میشه از یاد خداوند ستار گرفت.
جانم بشه این جوجه سبز . کم کم داره خوشم میاد ازش . حالا دیگه به جای عصبانی شدن داره یاد می گیره کل کل کنه ،فک بزنه و حال کنه . این یعنی جوجه جان داری بزرگ میشی .
استاد امیر عفو کن گفتیم یه حالی بدیم به وبلاگت.
khob amir,hanooz naashenaase 1 nayoomade o nashnaakhte,migi movaazeb baash jooje haalet o nagire. bezaar age chizi goftam, baad.vaase hamin be naashenaas (dar) goftam ke amir askari(divar) beshnave. goftam movaazeeb baashe mesle man esmesh bad dar nare.albate bebakhshid in tashbihaato kardam.sharmande.
malakh jaan,oon moghe ke ma kal kal mikardim , shoma koja boodi.baadesh ham midooni ke akhare paeez dar raahe.baayad kem kem GHAABELE SHOMARESH besham.migam shoma malakh haa ro key mishmoran?
دیگه دارم عاشقت میشم جوجه تو رو خدا اینقدر دلبری نکن . وای خدایا بسوزه پدر خاطر خواهی ...
جوجه جان من ذاتا از در مرکز توجه بودن خوشم نمیاد.از آدم انرژی میگیره.آرام و سر به زیر کار خودتو بکن!اینطوری کمتر هم اسمت بد در میره!;)
ملخ جان اینجا خانواده رد میشه،چه معنی میده عشق و عشق بازی در ملا عام!
chashm. Amir askari in jaa motealegh be shomaast va man mehmaan. Harf haat o mipaziram.
عکس کی رو ؟!
عکس کی رو ؟!
ارسال یک نظر